خاطرات
هرگاه به یادم افتادی.....به اسمان نگاه کن.....من انجا نیستم.....زیر خاکم....با خدایم حرف بزن
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  من با اسم خاطرات و آدرس maryam16.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





میرسه روزی که توهم باورکنی این همه فاصله ر

باورت شه جداییمون  ٬ مرگ یک خاطره ر

میرسه  روزی که  تو هم باور کنی غصه ر

باور کنی  خستگی این  تن عاشق و  خسته ر

میرسه روزی که باور کنی تموم شدن قصه ر

اون روز می بینی اخر خط و کمبود عاطفه ر

شاید اون لحظه باورت شه پاکی اون همه گریه ر

آرزومه اون شب  قبول کنی  این دل دیوونه ر

فقط اون روز از یاد نبری این عاشق دل شکسته ر

اما اون وقت میخوریم حسرت این عشق ساده ر

میرسه روزی که باور کنیم تموم شدن این لحظه ر

[ دو شنبه 7 شهريور 1390برچسب:, ] [ 11:11 ] [ مریم ]

این روزهــا از همه دوری می کند

حافـــظه ی بلنـــد مدت من"

انگـــار سیر شـده است

از خــوردن آن همــه

خـــاطـــره .. !!
......

دیگر عادت کرده ام

به داشتــن خدایی که

همیشـــه سکوت می کند

 

[ جمعه 4 شهريور 1390برچسب:, ] [ 13:18 ] [ مریم ]

روزی خرکی بود بسی زیبا

با خواهر و مادر اما نداشت بابا

 

با یارانه ای که می گرفت و حقوق اندک

می توانست اداره کند یک زندگی کوچک

 

 

روزی خر غصه ی ما عاشق شد

عاشق دختری که ازاو خرتر بود،شد

 

خر عاشق  به سوی خانه روانه  شد

تا مادر چهره اش بدید از رازش اگاه شد

 

مادر گفت: غصه ات چیست؟

تو فقط بگو ان دختر کیست؟

 

خر گفت:دختری بس زیباست

خانه یشان هم در فلانجاست

 

مادرخر فردا صبح خندان  برای تحقیق رفت

اماانچنان عصبانی برگشت که ای کاش نمی رفت

 

مادر گفت:او دختر خوبی نیست فلان است

احمق!او چشم بادومی و اهل افغان است

 

نه یارانه می گیرد و نه شناسنامه دارد

تازه به همه گفته از قبرس می اید!!!

 

تو جمع کن انچه را به دست می اوری مازاد

بعدش هم برو تحصیل کن در دانشگاه ازاد

 

برو درس خوان و مهندس شو

شوهر یک زن نایس( (nice شو

 

تازه من یک روز که از دانشگاه عبور میکردم

داشتم یواشکی به حرف استادها گوش میکردم

 

استاد ها با هم یک صدا می گفتند

این دانشجو ها به خر زکی گفتند

 

از ان پس به تو می گویند جناب خر

مهندس اگر نخواهی هم دکترخر

 

اسمی برای خودت به هم بزن

پوز این دختر هم به خاک بزن

 

کلی پول دربیار و به خارج رو

به انگلیس ،المان یا قبرس رو

 

یک دختر اورجینال قبرسی بگیر

بعدش هم انجا سه تا سه تا زن گیر

 

این دختره ایکبیری و افغانی چیست؟

ان ورپریده اصلا لایق پسر من نیست

 

خر گفت:افرین به این مادر دانا

او برای من هم مادرست هم بابا

 

من به نصیحت تو عمل  می کنم

می روم و ازاد ثبت نام می کنم

 

بعد تحصیل،دکتر یا مهندس می شوم

می روم رئیس ناسا در قبرس می شوم

 

در انجا هم زوجه اختیار می کنم

برایتان10-20تا نوه مهیا می کنم

[ شنبه 25 تير 1390برچسب:, ] [ 11:25 ] [ مریم ]

 


واي، باران؛ باران؛
شيشه پنجره را باران شست.
از دل من اما،
چه کسي نقش تو را خواهد شست؟
من شکو فائي گلهاي اميدم را در روءياهامي بينم،
و ندائي که به من مي گويد:
"گر چه شب تاريک است
دل قوي دار،
سحر نزديک است
از گريبان تو صبح صادق، مي گشايد پر و بال.

تو مثل قطره باران نو بهاراني،تو روح باراني
تو چنان شبنم پاک سحري؟           
- نه، از آن پاکتري.
تو بهاري؟ نه،-بهاران از توست.
از تو مي گيردوام، هر بهار اينهمه زيبايي را.
گل به گل،سنگ به سنگ اين دشت
يادگاران تواند.
رفته اي اينک و هر سبزه و سنگ
در تمام در و دشت سوکواران تواند.
در دلم آرزوي آمدنت مي ميرد
رفته اي اينک،اما آيا باز بر مي گردي؟
چه تمناي محالي دارم خنده ام مي گيرد!
در ميان من و تو فاصله ها ست.
گاه مي انديشم،
-مي تواني تو به لبخندي اين فاصله را برداري!

دستهاي تو توانائي آن را دارد؛
-که مرا، زندگاني بخشد.

من در آئينه رخ خود ديدم، و به تو حق دادم.
آه مي بينم،مي بينم
تو به اندازه تنهائي من خوشبختي
من به اندازه زيبائي تو غمگينم
آرزومي کردم،
که تو خواننده شعرم باشي.
-راستي شعر مرا مي خواني؟-
نه،دريغا،هرگز،
باورم نيست که خواننده شعرم باشي.
- کاشکي شعر مرا مي خواندي!-

افسوس!
آيا چه کسي تو را،
از مهربان شدن با من، مايوس مي کند؟

تو ،با نوشخند مهر،با واژه محبت،
فرسوده جان محتضرم را ز بند درد
آزاد مي کني.
وبا نوازشت،اين خشکزار خاطره ام را،
آباد مي کني.

-اينک،
با من چه مي کني؟؟؟؟؟؟!!!!!!


در انتظار اميدم،در انتطار اميد             

تو اي گريخته از من! حصار خلوت تنهايي مرا بشکن
به من بتاب،که سنگ سرد دره ام
که کوچکم،که ذره ام
مرا ز شرم مهر خويش آب کن
مرا به خويش جذب کن،مرا هم آفتاب کن.


چگونه با چه زباني به او توانم گفت:"که بر نمي گردي"
ونام خوب تو در ذهن کودک معصوم
تصوري ست هميشه،
هميشه بي تصوير،هميشه بي تعبير
دوباره با من باش! پناه خاطره ام
اي دو چشم،روشن باش!(فانوس روشن باش)

 


من ندانم که کيم ،من فقط مي دانم
که تويي،شاه بيت غزل زندگيم

[ چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, ] [ 20:6 ] [ مریم ]

همه مي پرسند

 

چيست در زمزمه مبهم آب؟ 

 

چيست در همهمه دلکش برگ؟ 

 

چيست در بازي آن ابر سپيد، روي اين آبي آرام بلند 

 

که ترا مي برد اين گونه به ژرفاي خيال؟ 

 

چيست در خلوت خاموش کبوترها؟ 

 

چيست در کوشش بي حاصل موج؟ 

 

چيست در خنده جام 

 

که تو چندين ساعت، مات و مبهوت به آن مي نگري؟  

به تو مي انديشم.

 

اي سراپا همه خوبي

 

تک و تنها به تو مي انديشم

 

همه وقت، همه جا، 

 

من به هر حال که باشم به تو مي انديشم

 

تو بدان اين را، تنها تو بدان

 

تو بمان با من، تنها تو بمان

 

جاي مهتاب به تاريکي شبها تو بتاب

 

من فداي تو، به جاي همه گلها تو بخند

 

اينک اين من که به پاي تو در افتادم باز؛ 


ريسماني کن از آن موي دراز؛ 


تو بگير؛ تو ببند؛ تو بخواه


تو بمان با من، تنها تو بمان


من همين يک نفس از جرعه جانم باقيست؛ 


آخرين جرعه اين جام تهي را تو بنوش.


فريدون مشيري

[ چهار شنبه 8 تير 1390برچسب:, ] [ 13:54 ] [ مریم ]

خداجون چیه دیگه چی شده؟بازم که خیسه چشات

                نکنه ایندفعه هم یکی ول کرده دستاش از دستات

 

نکنه بازم یکی بهت گفته خیلی بی مرامی  بی وفایی

                 نکنه بازم یکی گفته  که ولش کردی تو تنهایی

 

غصه نخور گریه نکن خوب ما دیگه همینیم

                               ولی میمیریم اگه فقط  یه روز تو ر  نبینیم

 

اونا نمیدونن تو اصلا واسه چی اشک میریزی

                              دل دادن به اونا مثل اینه که دلت دور میریزی

 

خدایا تو ساختی اینجا ر  واسه ما اما توش غریبی

                       بازی و  بی وفایی  ما ادما  ر با خودت می بینیی؟

 

همیشه دستات سفت میزاری تو دستامون اما بازم

                   میگیم:خدا که ولمون کرد نکنه تو تنهایی ببازم؟                   

 

این قانون زمینه که تو دوستی هامون رعایت می کنیم

                           هر که خیلی خوب بود باید تو خوبیش شک بکنیم

 

هر خوبیی که بکنی باز میگیم نه این خوب نیست

                        اینجا راه و روش  دوستی مردم  بی دروغ  نیست

[ پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:, ] [ 11:24 ] [ مریم ]

کم کم یاد خواهی گرفت :


تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست و زنجیر کردن یک روح را
اینکه عشق تکیه کردن نیست و رفاقت، اطمینان خاطر
و یاد می‌گیری که بوسه‌ها قرارداد نیستند
و هدیه‌ها، معنی عهد و پیمان نمی‌دهند

کم کم یاد میگیری :


که حتی نور خورشید هم می‌سوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری
باید باغِ خودت را پرورش دهی به جای اینکه
منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد.
یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی
که محکم باشی پای هر خداحافظی
یاد می‌گیری که خیلی می‌ارزی.

خورخه لوییس بورخس

[ چهار شنبه 25 خرداد 1390برچسب:, ] [ 20:19 ] [ مریم ]

خدایا دلم گرفته...........

 

دلم گرفته از قصه ی تلخ خلقت              از این بودن از این درد و حسرت

 

میخوام برگردم یه چند سالی میشه           همه میخواییم اما نمیدونم واسه چی نمیشه؟

 

نمیدونم چی شد که یه دفعه ما بد شدیم              تورفتی اون بالا و ما توخودمون گم شدیم

 

خوب میدونم یه روزی  برمیگردی               واسه ما   دنبال ما میگردی

 

خدایا تا همیشه چشم به راهت میمونم        زمین جای خیلی تنگیه خوب میدونم

 

زمین جای موندن واسه ما نیست         غصه خوردن و زجر کشیدن کار ما نیست

 

میدونم دوباره عاشق شدن و بلد میشیم     درمونی واسه دردای همدیگه  میشیم

 

میدونی تا اون روز منتظرت میمونم       تا بیای قصه ی درد واست میخونیم

 

 

[ جمعه 23 ارديبهشت 1390برچسب:, ] [ 14:12 ] [ مریم ]

باید فراموشت کنم

چندیست تمرین میکنم

من می توانم! می شود!

آرام تلقین میکنم.

حالم، نه،  اصلآ خوب نیست...

تا بعد بهتر می شود!!

فکری برای ِ این دل ِ تنهای ِ

 غمگین میکنم.

من می پذیرم رفته ای،

و بر نمی گردی همین!

خود را برای ِ درک این، صد بار تحسین میکنم.

کم کم ز یادم می روی،

این روزگار و رسم اوست!

این جمله را با تلخی اش

صد بار تضمین میکنم. 

 

 

[ پنج شنبه 22 ارديبهشت 1390برچسب:, ] [ 14:14 ] [ مریم ]

گفتم : تو ش‍‍‍‍ـیرین منی.               گفتی : تو فرهـادی مگر؟

گفتم : خرابت می شـوم.            گفتی : تو آبـادی مگـر؟

گفتم : ندادی دل به من.              گفتی : تو جان دادی مگر؟

گفتم : ز کـویت مـی روم.             گفتی :تو آزادی مگـر؟

گفتم : فراموشم مکن.                گفتی : تو در یادی مگر؟

 

 

 

[ دو شنبه 19 ارديبهشت 1390برچسب:, ] [ 19:27 ] [ مریم ]

باران بهانه بود تا تو زیر چتر من و کنار دستان سردم تا انتهای کوچه بیایی.

ای کاش کوچه انتهایی  نمی داشت
 

کنار دستان گرمت  در انتهای کوچه ایستادم و ارام زمزمه کردم:به خدا دوستت دارم.وگفتم

بغض بزرگترین اعتراضه که اگه بشکنه دیگه اعتراض نیست التماسه!به تو التماس میکنم نرو

تو ازم پرسیدی :چون دوستت دارم به تو نیازمندم یا چون به تو نیازمندم دوستت دارم و من خندیدم و گفتم

چون دوستت دارم بی نیاز ترینم

تو با اندوه به من نگاه کردی و گفتی:اما حاصل عشق مترسک به کلاغ مرگ یک مزرعه است

و تو ان شب مرا در انتهای کوچه تنها گذاشتی و من به این پی بردم

قشنگی باران به این است که هر چه قدر زیرش گریه کنند هیچ کسی نمی فهمد

 

 

[ شنبه 17 ارديبهشت 1390برچسب:, ] [ 7:4 ] [ مریم ]

یک فیلسوفی میگه ادم ها چهار دسته هستند:

1-اونهایی  که وقتی هستند هستند و وقتی نیستند نیستند:

اینجور ادم ها وقتی کنارشون هستی حسشون میکنی و وقتی رفتن دیگه تموم شدن

2-اونهایی  که وقتی هستن نیستن و وقتی نیستن هم نیستن:

اینجور ادمها اساسا بودن ونبودشون مثل همه و واسه ادم فرقی نداره

3-اونهایی  که وقتی هستن هستن و وقتی نیستن هم هستن:

اینجور ادم ها همیشه تو قلبتن  چه نزدیک باشن چه دور

4-اونهایی که وقتی هستن نیستن ولی وقتی نیستن هستن:

اینجور ادم ها تا کنارتن متوجه بودنشون نیستی و وقتی میرن یادشون تو قلبت احساس میکنی

 

فکر می کنید شما جزو کدوم دسته هستید؟؟(البته فکر پیچیده شد چون خیلی هست ونیست داشت

اما به نظر من یک جورایی خیلی درسته)

[ پنج شنبه 15 ارديبهشت 1390برچسب:, ] [ 21:11 ] [ مریم ]

پسرکی که دریا کفش هایش را با خود برده بود روی ساحل نوشت :دریا دزد کفش های من است

ماهی گیری که از دریا بر میگشت روی ساحل نوشت:دریا با سخاوت ترین دوست من است

موج امد و هد دو جمله را پاک کرد و نوشت: برداشت های دیگران را در مورد خودت درون خودت حل کن تا مانند دریا بزرگ شوی

خداوندا

 اگر روزي بشر گردي

 ز حال ما خبر گردي

 پشيمان مي شوي از قصه خلقت

 از اين بودن از اين بدعت

 خداوندا

نمي داني که انسان بودن و ماندن در اين دنيا

چه دشوار است

 چه زجري مي کشد آنکس که انسان است

و  از احساس سرشار است

 

 

 

[ یک شنبه 11 ارديبهشت 1390برچسب:, ] [ 21:16 ] [ مریم ]

هیچ کس لیاقت اشک های تورا ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود



      چه اشتباهی کردم که اسمتو  اوردم
        
                                                              خوبیش اینه لااقل واست قسم نخوردم                                راستی چه عالمی بود اگه بدا نبودن
                                                                     جدا میشیم ما از هم چون خیلیا حسودن                                دیشب تا صبح نشستم زیر نگاه مهتاب
                                                                        تو خیلی خوبی اما فقط تو عالم خواب                                   عکس ها و هدیه هاتم میدم به یه واسته
                                                                  تا که به خیر و خوشی تموم شه این رابطه                              حرف های عاشقونه همش ماله قدیمه
                                                                      مثل همون حرفا که ما به زدیمه                                             هر وعده ای که دادی به هر کسی عمل کن
                                                                     غصه هاش یه جوری با مهربونی حل کن                                  نذار عشق تو واسش مشکل و دردسر شه
                                                                      نذار که از دست تو راهی یه سفر شه
     گناه تو همین بود نداشتن صداقت
                                                                       اما گناه من بود نکردن خیانت
    دیگه خدا نگهدار لحظه های قیمتی
                                                                  من  ببخش عزیزم هرکی داری قسمتی
    دنیا رم اگه بدی دلم ازت صاف نمیشه
                                                                   دلی که بشکنه و کدر شه شفاف نمیشه
   حیفه اون بتی که از تو برای خودم ساخته بودم
                                                                     من مقصر نبودم چون تو ر نشناخته بودم
   حیفه لحظه های خوبی که برای تو گذاشتم
                                                                  حیفه غصه ای که خوردم چون ازت خبر نداشتم
   حیفه حرفای قشنگی که برای تو نوشتم
                                                                   حیفه رویام که واست از قشنگی هاش گذشتم
  حیفه شب ها که نشستم با خیالت زیر مهتاب  
                                                                    حیفه وقتی که تلف شد واسه دیدن تو توی خواب
حیفه اشک هایی که ریختم واسه تو دم سپیده
                                                                    حیفه احساس طلایی م حیفه این عشق و عقیده                        ماکه رفتیم تو بمون با هرکی که دوسش داری
                                                                     با اون که پنهونی سر روی شونش میذاری
     ماکه رفتیم حالا تو میمونی و عشق جدید
                                                                   میدونم چند روزه دیگه میشنوم جدا شدید
     ماکه رفتیم ولی مزد دستای ما این نبود
                                                                     دل ما لایق اینکه بندازی زمین نبود
     ما که رفتیم تو برو دل بده دست دیگری
                                                                   به قول حافظ ما هم داریم یه  یار سفری
    ما که رفتیم تو بشین زیر نگاه عاشقش
                                                                     ارزوم اینه فقط تلف نشه دقایقش
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



     شاید اشتباه اما عاشقا دروغ میگن
                                                          ادمای مهربون و با وفا دروغ میگن
     اونا که میگن تا همیشه دیوونتن
                                                       بذار بی پرده بگم که به شما دروغ میگن
    اونا که فدات بشم تکه کلامشون شده
                                                             به تمومه اسمون ها به خدا دروغ میگن
   اونا که با قسم و ایه میخوان بهت بگن
                                                             تا قیامت نمیشن ازت جدا دروغ میگن

 
             
            

                                                                   
ممنون که سر زدید.نظر یادتون نره

[ جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, ] [ 19:52 ] [ مریم ]

عشق را از گل افتابگردون یاد بگیر تو روز که همیشه نگاهش به عشقش و شب هم که ستاره ای بهش چشمک زد نگاش را بر میگردونه

عشق زیر باران ایستادن و خیس شدن نیست عشق اینکه یکی چتر دیگری بشه و اونیکی هرگز نفهمه که چرا خیس نشد؟

دوست واقعی کسی که دست تو را بگیره و قلب تو را لمس کنه

دوستی را انتخاب کن که دلش اونقدر بزرگ باشه که واسه جا دادن تو توش مجبور نشه کوچیکت کنه

دیروز که فریاد زد گفت:دوستت دارم گفتم:بلند تر بگو .امروز که در گوشم گفت دوستت ندارم گفتم ارومتر بگو همه نشنوند

وقتی به اسمون نگاه میکنی ارزو کن کم نوره مال تو باشه چون همه به پر نوره نگاه می کنند

نابنایی به ماه گفت دوستت دارم ماه گفت تو که من را نمی بینی گفت چون نمی بینمت دوست دارم چون اگه می دیدمت عاشق زیبایت می شدم


به عشق گفتم تا تو را دارم تنها نیستم
من را تنها گذاشت و رفت
به احساس گفتم تا تو را دارم تنها نیستم
من را تنها گذاشت و رفت
به تنهایی گفتم تا تو را دارم تنها نیستم
همیشه پیشم موند و همدم وهمنفس من شد

 

 

 

[ دو شنبه 29 فروردين 1390برچسب:, ] [ 18:29 ] [ مریم ]

امام علی(ع):بزرگ ارزو کن /کوچک عمل / کن از همین الان شروع کن

 

1-تا حالا کفش هاتون را نگاه کردید؟دو تا عاشق که بی هم غیر قابل استفاده اند.با هم خاکی میشوند باهم میرن زیر بارون و با هم دور می افتند.کاش ادما یک کم از کفش ها یاد بگیرند

2-دیشب خواستم واسه دلم فال بگیرم وقتی فال نامه را باز کردم دیدم یک فالی اومد که هیچ ربطی به من نداره تازه اون موقع فهمیدم دلم اصلا واسه خودم نیست

3-میخواستم واسه از دسن دادنت اشک بریزم اما دیدم تمام اشک هایم را برای به دئست اوردنت از دست داده ام

4-دو تا ادم برفی در دو طرف رودخانه عاشق هم شدن و از حرارت عشق هم دیگه ذوب شدند شاید در وسط رودخانه به  هم برسند

5-گفتم دوستش دارم گفت چند تا دستم و بالا اوردم و انگشت هام را نشانش دادم ولی افسوس که او به کف دستم نگاه کرد


6-عشق مثل لیمو ترش میمونه شاید با گذشت زمان تلخ بشه اما همیشه مفید و پر ارزش هست

7-عشق مثل پروانه هست اگه سفت بگیریش له میشه اگه شل بگیری فرار میکنه

8-عشق مثل ساعت شنی میمونه هم زمان با اینکه قلبت را پر میکنه مغزت را خالی میکنه

9-عشق یعنی بزرگ کردن یک چیز کوچیک اندازه ی دنیا و کوچک کردن دنیا اندازه ی یک چیز کوچیک

 

 

 

 

اینم چندتا عکس خوشگل نظر هم بدهید

 

 

[ جمعه 26 فروردين 1390برچسب:, ] [ 20:26 ] [ مریم ]

               گویم کردی  زاهد بودم ترانه          سرحلقه ی بزم و باده جویم کردی
                                                                        

    سجاده نشین باوقاری بودم                       بازیچه ی کودکان کویم کردی
 

مولوی

                                                                          

             

من اینجا بس دلم تنگ است
                                            وهر سازی که می بینم بد اهنگ است
                                                                                

  بیا ره توشه برداریم
                                                 قدم در راه بی برگشت بگذاریم
                                   
 

 ببینیم اسمان هر کجا ایا همین رنگ است
م.امید
                                                                     

    

  در طلب زندگی باشیم مرگ خودش به سراغمان می اید

                                                                         

   برترین بی نیازی رها کردن ارزو هاست
امام علی

                                                                       

     تباه گشت کسی که قدر خود را نشناخت
امام علی

 

شدیدترین گناهان این است که شخص ان را خرد بشمارد
امام علی
                                                       
 

 گناه نکردن از توبه کردن اسان تر است
امام علی
 

هیچ وقت نگو وقت ندارم به تو دقیقا همون زمانی داده شده که به هلن کلر یا انیشتین یا...داده شده

                                                          

  چه زیاد است عبرت ها و چه کم است عبرت بین ها

امام علی(ع
 


 

مگفتی دوستم داری به تعداد قطرات بارنی که روی صورتت میریزد و من هم دوستت داشتم بدون توجه به چتری که روی سرت گرفتی
 

 

دوستی مثل سیمان خیس میمونه هر چی بیشتر بمونی رفتنت سخت تر میشه و اگه رفتی جای پات واسه همیشه میمونه
 

 

شیمی نخوندم ولی میدونم اگه عشق نباشه مولکول های اب نمی تونن اینقدر همدیگه را محکم فشار بدن که اشک جفتشون در بیاد
 

 

به دوستام گفتم شیشه هم احساس داره<خندیدند.اما خودم دیدم وقتی  یک روز سرد بارانی روی شیشه نوشتم تنهایم شیشه برایم گریه کرد

[ دو شنبه 22 فروردين 1390برچسب:, ] [ 5:1 ] [ مریم ]

 

دوستم بدار


 
دوستم بدار
                                                         دوستم  بدار زیرا زمانی خواهم رفت
دوستم بدار
                                             زیرا زمانی مانند پاییز خواهم رفت 
                                        بی انکه به کسی بگوییم بعد از من زمستان است
                                 همه ی ما پاییز را شماتت می کنیم
 اما از برای چه ؟
به خاطر برگ های نارنجی اش که ما را یاد غروب عاشقان می اندازد یا به سرخی آتش عشق؟       
یا به خاطر شکستن سکوت سنگین درختان با خش خششان؟
یا به خاطر مرگ پس از ان؟
ای مردم از برای چه پاییز را شماتت می کنید؟
                                                       میگوییم بعد از پاییز مرگ زمین شروع می شود
اما مگر مرگ اغازی برای زندگی دوباره نیست؟
دوستم بدار
                                                                           چون همانند پاییزم
                         عاشق و تب دار وبی قرار
دوستم بدار
                                                        زیرا اگر عشق نورزی به ارامی خواهی مرد
                                  زیرا ضربان قلبت با دوست داشتن زنده است
گویند خدا در روح ادمی دمید
                                          پس قدر همان یک نفس خدایی کن
خدایی کن و بیافرین
بیافرین عشق را در سرزمینی که در ان هیچ کسی نیست که در بیشه ی عشق  قهرمانان رابیدار کند
بیافرین عشق را در سرزمینی که در ان مردم عصا از کور می دزدند
بیافرین عشق را تا مردم بفهمند سیب به خاطر عشق به زمین از درخت جدا می شود
بیافری عشق را تا مردم بفهمند سرعت عشق از نور هم بیشتر است
بیافرینم عشق را تا مردم بفهمند دوست داشتن دل میخواهد نه دلیل
دوستم بدار
                                             زیرا اندک زمانی برای دوست داشتن داریم
                               و من خواهم رفت از پی خود تا انجا که کسی به من بگویید:
                                                                        
 دوستم بدار.............گریه

 

 

 

دیروز خدا را دیدم....

  لب باغچه ی احساس بود
                                      عشق می کاشت و دوستی درو میکرد
همه ی هرز ها را بر می داشت
                                            وعجب هرزی بود!
هرز حسد بود و آه....
                                                                                 هرز ها جانشین گل بودند
ادمی پر شد از نفرت هرز ها
                                              و در ان میدان شیطان بیش از همه کار میکرد
اب میداد پای هرز ها
وخدا آه کشید......
گلها مردند و هرزها پیروز!!!
                                 گل میکاشت که قفس تنهایی اش پر شود از فصل بهار !!!
     گلها رویدند و مردند...
وخدا تنها ماند....
بی انکه گلی بی هرز او را ببیند
                                           بی انکه گلی او را ببیند

 

 

 

 

 

من....


مرامن نخوانید
                                                          من را آدم نخوانید
                                        من اگر منم دو حرف کوچک برایم کم است
                           مرا تمام حروف الفبا نتواند سرود چه رسد به من
من گاه خدایم گاه شیطان
                                                                        گاه عاشقم گاه مکار
مرا من نخوانید
من هنوز خود را نشناخته ام اما از مریخ با خبرم
اری من هنوز از خود بی خبرم
                                                    من هنوز عاشق نشدم اما شعر می سراییم
مرا من نخوانید
                                                        مرا دنیا بخوانید
اری من دنیایم بزرگ و زیبا و بی وفا و فانی
                                    شاید این سه حرف مناسب باشد
                                                                            اما مرا من نخوانید....

 

 

 


style="font-size: large;">   شبی.......


شبی خواهم امد
                                                 شبی پراز درد
نگاه تو به رفتن
                                    و نگاه رفتن به اشکهایت
                                                                                    شبی خواهم امد
                                                که تو باشی و من و عشق
                                                       ان شب خدا را برایت می سرایم
ودرهر لحظه که تو خواهی به تو خواهم رسید
زمانی می ایم که تو من باشی
                                                                        که تو خالی از تن باشی
تو وجودت سراغاز است
و ان وقت می روم که صبح شود
                                            دست هایت وداعم شود
                                                     ان وقت می روم تا تو بخوابی
                                            زمانی می روم که نیازت به من تمام شود
                               وشب دیگر باز به خانه ی دوست باز خواهم گشت

 

 

می توانید تو نظر سنجیم شرکت کنید و بگید کدوم شعر قشنگ تره

[ دو شنبه 22 فروردين 1390برچسب:, ] [ 4:55 ] [ مریم ]

آنکس که مي گفت دوستم دارد عاشقي نبود که به شوق من امده باشد رهگذري بود که روي برگهاي خشک پاييزي راه مي رفت صداي خش خش برگها همان اوازي بود که من گمان مي کردم ميگويد: دوستت دارم
---------------------------------------------------------------------
اقتدار دل شکسته به اندوهي ست که سروده نمي شود.

------------------------------------------------------------------------
زماني كه كنار رودخانه بودم نگاهم به قله ي كوه بود
به قله ي كوه كه رسيدم سراپا محو تماشاي رود شدم
-------------------------------------------------------------------------
اجازه ندهيد تا وقتي شيرين هستيد همه شما را بخورند .

------------------------------------------------------------
شما هنگامي سخن مي گوييد كه آرامش از انديشه هايتان دور شود .

----------------------------------------------------------------
دنيا به مثال کوزه اي زرين است اين آب کمي تلخ کمي شيرين است
از دوست جدا شدن چه سخت است اين بازي تلخ سرنوشت است
مرغ شب خوابيد و من از گريه بيدارم هنوز گر چه رفتي از برم مشتاق ديدارم هنوز
شمع سوزان توام اين کونه خاموشم نکن از کنارت ميروم اما فراموشم نکن


-------------------------------------------------------------------
هلن كلر مي گويد:" هنگامي كه دري از خوشبختي به روي ما بسته ميشود ، دري ديگر باز مي شود ولي ما اغلب چنان به دربسته چشم مي دوزيم كه درهاي باز را نمي بينيم
------------------------------------------------------------
بازنده ها در هرجوابي مشكلي را مي بينند ولي برنده ها در هر مشكلي جوابي را مي بينند . سعي كنيد مثل برنده ها فكر كنيد.
---------------------------------------------------------------------------
مردي که کوه را از ميان برداشت کسي بود که شروع به برداشتن سنگ ريزه ها کرد
----------------------------------------------------------------
زندگي مثل پيانو است ، دكمه هاي سياه براي غم ها و دكمه هاي سفيد براي شادي ها . اما زماني ميتوان آهنگ زيبايي نواخت كه دكمه هاي سفيد و سياه را با هم فشار دهي
------------------------------------------------------------------------
بخشش آن نيست که چيزي به من بدهي که من از تو بيشتر به آن نياز دارم، بلکه آن است که چيزي را به من ببخشي که خودت بيشتر از من به آن احتياج داري.
----------------------------------------------------------------------------
کاش ميدانستي که درون قلبم خانه اي داري تو که هميشه آنرا با شفق مي شويم و با آن ميگويم که تويي مونس شبهاي دلم کاش ميدانستي باغ غمگين دلم بي تو تنها شده است و گل غم به دلم وا شده است کاش ميدانستي که درون قلبم با تپشهاي عشق هم صدا هستي تو .کاش ميدانستي که وجود تو و گرماي صدايت به من خسته و آشفته حال زندگي مي بخشد کاش ميدانستي....... کاش مي دانستي



آف ها و اس ام اس های جالب-4

هروقت كه دل كسي را شكستيد روي ديوار ميخي بكوب تا ببيني كه چقدر دل شكستي
هروقت كه دلشان را بدست آوردي ميخي را از روي ديوار بكن تا ببيني كه چقدر دل بدست آوردي

اما چه فايده كه جاي ميخ ها بر روي ديوار مي ماند
--------------------------------------------------------------------------------

-------------------
فقط کسايي میخوان مثل بعضي آدماي ديگه باشن که خودشون کسي نباشن
--------------------------------------------------------------------------------

-----------
تاريکترين ساعت شب درست ساعات قبل از طلوع خورشيده ....
پس هميشه اميد داشته باشين
--------------------------------------------------------------------------------

---------------------
انسان ها دو دسته اند :

آن هايي که بيدارند در تاريکي و

آن هايي که خوابند در روشنايي .
--------------------------------------------------------------------------------

-------------
دل دلايلي دارد كه عقل از آن بي خبر است
--------------------------------------------------------------------------------

---------
مهم نيست چند بهار در کنار هم زندگي کنيم باور کنيد مهم اين است که يادمان باشد عمرمان کوتاه است در پايان زندگي خيلي از ما خواهيم گفت: کاش فقط چند لحظه بيشتر فرصت داشتيم تا خوب بهم نگاه کنيم و همه ناگفته هاي مهر آميز يک عمر را در چند ثانيه بگوييم اي کاش با خاطره ها زندگي نميکرديم
--------------------------------------------------------------------------------

--------------
زنان هوشيارتر از آن هستن که مردانگي خود را به همسران خود نشان بدهند
--------------------------------------------------------------------------------

-----------------
اگر زندگي يك پرتقال در دستتان نهاد، آن را پوست بكنيد و به دنبال دوستي باشيد تا با او قسمت كنيد.
--------------------------------------------------------------------------------

-------------------
امروز اولين روز از فرصتهاي باقيمانده است.
هيچ وقت براي يك تصميم خوب دير نيست.
--------------------------------------------------------------------------------

-------------------
نبردهاي زندگي هميشه به نفع قويترين ها پايان نمي پذيرد بلكه دير يا زود برد با آن كسي است كه بردن را باور دارد
--------------------------------------------------------------------------------

--------------------
خداوند آتش را آفريد تا ارزش آب را بدانيم وخلا زاييده شد تا ارزش هوا را بدانيم و بعد مرگ آمد تا ارزش زندگي را بشناسيم.

--------------------------------------------------------------------------------

-------------------------------
کسي که به روي درس هاي زندگي آغوش گشايد و خود را با پيش داوري تغذيه نکند همچون برگ سفيدي است که خداوند کلمات خود را بر آن مي نگارد.

آن که همواره با بدبيني و پيش داوري به جهان مي نگرد همچون برگي نوشته شده است که کلامي جديد بر آن نوشته نخواهد شد.

خود را نگران آن چه مي داني يا نمي داني نکن .نه به گذشته بينديش و نه به آينده فقط بگذار دستان خدا هر روز شگفتي هاي اکنون را براي تو بياورند.

--------------------------------------------------------------------------------

سرنوشت کوهها تنها گواه بودن است آنها مانند رودخانه ها نيستند که حرکت ميکنند و منظره را عوض ميکنند

كهنه فروش داد ميزنه چراغ شکسته ميخريم….. کفشاي پاره ميخريم …. اسباب کهنه ميخريم ….. بي اختيار دادزدم : کهنه فروش قلب شکسته ميخري
---------------------------------------------------
مي دوني زيباترين خط منحني دنيا چيه ؟ لبخندي که بي اراده رو لبهاي يک عاشق نقش مي بنده تا در نهايت سکوت فرياد بزنه : دوستت دارم

------------------------------------------------------
من نشاني از تو ندارم اما نشاني ام را براي تو مي نويسم: درعصرهاي انتظار،به حوالي بي کسي قدم بگذار! خيابان غربت را پيدا کن و وارد کوچه پس کوچه هاي تنهايي شو! کلبه ي غريبي ام را پيدا کن، کناربيدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهاي رنگي ام! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خيس پنجره برو! حرير غمش را کنار بزن! مرا مي يابي

--------------------------------------------------
دو نفر که همديگر را خيلي دوست داشتند و يک لحظه نمي توانستند از هم جدا باشند، با خواندن يک جمله معروف از هم جدا مي شوند تا يکديگر رو امتحان کنند و هر کدام در انتظار ديگري همديگر را نمي بينند. چون هر دو به صورت اتفاقي و به جمله معروف ويليام شکسپير بر مي خورند: « عشقت را رها کن، اگر خودش برگشت، مال تو است و اگر برنگشت از قبل هم مال تو نبوده »
----------------------------------------------------------
چشماتو دايورت كردي رو قلبم خيالي نيست حداقل از رو ويبره درش بيار تا اينقدر دلمو نلرزونه
-------------------------------------------------------------
زندگي را دور بزن و آن گاه که بر تارک بلند ترين قله ها رسيدي، لبخند خود را نثار تمام سنگريزه هايي کن که پايت را خراشيدند.

------------------------------------------------------------------
انديشيدن به پايان هر چيز شيريني حضورش را تلخ مي كند... بگذار پايان تو را غافلگير كند درست مانند آغاز.

------------------------------------------------------------------
تمام لحظه هاي دنيا واسه زمانيه که اصلآ انتظارشو نداري و هيچ لذتي بالا تر از دوست داشتن نيست پس حالا که انتظارشو نداري دوست دارم

 

 

چهار شمع به آهستگي مي سوختند،در آن محيط آرام صداي صحبت آنها به گوش مي رسيد شمع اول گفت : من صلح و آرامش هستم،هيچ کسي نمي تواند شعلهَ مرا روشن نگه دارد من باور دارم که به زودي مي ميرم.......سپس شعلهَ صلح و آرامش ضعيف شد تا به کلي خاموش شد.
شمع دوم گفت:من ايمان واعتقاد هستم،ولي براي بيشتر آدم ها ديگر چيز ضروري در زندگي نيستم پس دليلي وجود ندارد که ديگرروشن بمانم.........سپس با وزش نسيم ملايمي ايمان نيز خاموش گشت شمع سوم با ناراحتي گفت:من عشق هستم
________________________________________
? يك دوست شوخ تمام نگراني‌ها و گرفتاري‌هاي زندگي را از بين مي‌برد.
________________________________________
? تو را به ياد آن روز...... تو را به گلبرگ هاي خشک آن رز خشکيده....... تو را به روز اول بار ديدنت.........تو را به اولين نگاه عاشقانه....... تو را به ياد بارون روز نيامدنت..... تو را به تنهايي روز رفتنت....... تو را به بوي بارون روز برگشتنت....... تنهايم مگذار
________________________________________
? اگر کسي مي گويد که براي تو مي ميرد دروغ ميگويد!!! حقيقت را کسي ميگويد که براي تو زندگي مي کند
________________________________________
? يکي بود تو قصمون وفا نکرد ... رفت و پشت سرشم نگاه نکرد ... يکي بود زندگيشو هوس سوزوند ... آبروش رفت و ديگه اينجا نموند ... يکي بود يکي نبود و يک پري ... يه بغل عاشقي هاي سرسري ... کي بود اون که طاقت گريه نداشت ... عاشق هوس شد و تنهام گذاشت ...
کي بود کي بود اون تو بودي ... کاشکي از اول نبودي ... شايد بايد مي فهميدم که قلب تو پر از رياست ... دوست دارم گفتن تو درست مثل باد هواست
________________________________________
? بخشمت .... بخاطر تمام خنده هايي كه از صورتم گرفتي .... بخاطر تمام غمهايي كه بر صورتم نشاندي .... نمي بخشمت .... بخاطر دلي كه برايم شكستي .... .. بخاطر احساسي كه برايم پرپر كردي ..... نمي بخشمت ....
بخاطر زخمي كه بر وجودم نشاندي ..... بخاطر نمكي كه بر زخمم گذاردي .... و مي بخشمت بخاطر عشقي كه بر قلبم حك كردي محبت از درخت آموز که حتي سايه از هيزم شکن هم بر نمي دارد
________________________________________
? بوسه يعني لذت از دلدادگي لذت از شب , لذت از ديوانگي بوسه يعني حس طعم خوب عشق طعم شيريني به رنگ سادگي
________________________________________
? مولا علي (ع) مي فرمايند : زندگي دو روز است ، روز اول به نفع تو و روز دوم عليه تو . روزي كه به نفع توست مغرور نشو و روزي كه عليه توست صبور باش . زيرا كه عمر هردو كوتاه است .*** ميلاد حضرت علي (ع) و عيد غدير خم بر همگان مبارك
________________________________________
? خدايا مگذار دعا کنم که مرا از دشواريها و خطرهاي زندگي مصون داري ٍ بلکه دعا کنم تا در رويارويي با آنها بي باک و شجاع باشم. مگذار از تو بخواهم درد مرا تسکين دهي ٍ بلکه توان چيرگي بر آن را بر من ببخش....


اس-ام-اس هاي فوق عشقولانه
خرج كن ولي اصراف نكن. عاشق شو ولي ديوانگي نكن. اسوده باش ولي بيخيالي نكن . حرف بزن ولي وراجي نكن. دوستت دارم........... ولي پورو نشو
----------------------------------
برات يه هديه دارم ##**#####**## اين يه سيم خارداره. بپيچ دورت تا کسي دستش به گل من نرسه
-------------------------------------
نشاني از تو ندارم اما نشاني ام را براي تو مي نويسم: درعصرهاي انتظار،به حوالي بي کسي قدم بگذار! خيابان غربت را پيدا کن و وارد کوچه پس کوچه هاي تنهايي شو! کلبه ي غريبي ام را پيدا کن، کناربيدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهاي رنگي ام! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خيس پنجره برو! حرير غمش را کنار بزن! مرا مي يابي
-------------------------------------------
زير پاهام برگ هاي خشکيده ، که اونا هم دل خوشي از درخت ندارن ميگن درخت ميگفت که ديگه وقت تعويض فصله موقع ريزش برگ هاي خشکه ولي من مي دونم که همش بهونه بوده درخت از برگ هاي خشکيده خسته بوده
--------------------------------------------
همه ي مداد رنگي ها مشغول بودند...به جز مداد سفيد...هيچ کسي به او کار نمي داد...همه مي گفتند:{تو به هيچ دردي نمي خوري}...يک شب که مداد رنگي ها...توي سياهي کاغذ گم شده بودند...مداد سفيد تا صبح کار کرد...ماه کشيد...مهتاب کشيد...و آنقدر ستاره کشيد که کوچک وکوچک و کوچک تر شد...صبح توي جعبه ي مداد رنگي...جاي خالي او...با هيچ رنگي پر نشد
------------------------------------
سعي كن تنها باشي زيرا تنها بدنيا امدي و تنها از دنيا خواهي رفت.بگذار عظمت عشق را درك نكني.زيرا انقدر عظيم است كه تورا نابود خواهد كرد
-----------------------------
نمي دانم چرا ما انسان ها عادت داريم آبي وسيع آسمان را رها كنيم و جذب آبي كوچك چشماني شويم كه عمقي ندارد با اينكه مي دانيم روزي بسته خواهد شد اما آسمان كي بسته خواهد شد
----------------------------------------
گويند که مکتب عشق را 10 کلاس است 1-نگاه 2-عشق 3-مهر و محبت 4-عاطفه و احساس 5-دوستي 6-خواستن 7-بوسه 8-ازدواج 9-زندگي 10-مرگ!!!
------------------------------------
براي عشق گريه كن ولي به كسي نگو. براي عشق مثل شمع بسوز ولي نگذار پروانه ببينه. براي عشق پيمان ببند ولي پيمان نشكن . براي عشق جون خودتو بده ولي جون كسي رو نگير . براي عشق وصال كن ولي فرار نكن . براي عشق زندگي كن ولي عاشقونه زندگي كن . براي عشق بمير ولي كسي رو نكش . براي عشق خودت باش ولي خوب باش

خيلي ها مترسک رو دوست ندارن چون پرنده ها رو مي ترسونن.ولي من دوستش دارم چون تنهايي رو درک ميکنه.
----------------------------
خود را رها مي کرد تا هر چه ميخواهد اتفاق بيفتد.برايش مهم نبود!از بالا ترين به پايين ترين مي رسيد مدتي مي ماند و از بين ميرفت و فراموش ميشد.

برف مي آمد!
------------------------------
گفتي دور مرا خط بکش.کشيدم.حالا تو در محاصره ي مني!
-------------------------------
خوش باش که زنده اي...چون فرصت داري عشق بورزي...کار کني...بازي کني و ستاره ها را از پايين ببيني.....
------------------------------
شکست عدم موفقيت نيست.شکست يعني تاخير در پيروزي...
-----------------------------
از دور زيبا بود
نزديکتر که مي رفتي پشيمان ميشدي...
بيچاره ماه!
-----------------------------
چقدر سخت است گل آرزوهايت را در باغ ديگري ببيني و هزار بار در خودت بشکني و آن وقت آرام زير لب بگويي....گل من باغچه ي نو مبارک...


هوارتا اس ام اس عاشقانه
قانون پايستگي عشق: عشق بوجود مي آيد,ولي هرگز از بين نمي رود,بلکه از صورتي به صورتي ديگر و از اشخاصي به اشخاصي ديگر منتقل و تبديل ميشود

عشق ميگن علاقه***نه كفگيرو ملاقه***دوستت دارم يه عالمه***اندازه يه قابلمه***من عاشق تو هستم***تو قابلمه نشستم*** يه لنگه كفش تو دستم***منتظر تو هستم

ديشب تو فكرت بودم كه يه قطره اشك از چشمام جاري شد........ از اشك پرسيدم چرا اومدي؟؟ گفت آخه تو چشمات كسي هست كه ديگه اونجا جاي من نيست

خواستم عشق رو تو دستام بگيرم ، ولي جا نشد . پس گذاشتمش تو جيبم ، ولي جا نشد . در كيفمو باز كردم ، ولي جا نشد . تصميم گرفتم ببرمش توي اتاق ، ولي جا نشد . بنابراين يه خونه براش گرفتم ، ولي جا نشد . با خودم گفتم : يه باغ ! آره ! ولي جا نشد . پس گذاشتمش توي قلبم ، حالا ديگه جاش خوبه خوبه ... تازه مي فهمم اين كه مي گن دل آدم مي تونه از دنيا هم بزرگتر باشه يعني چي!

زندگي چيست ؟ اگر خنده است چرا گريه ميكنيم ؟ اگر گريه است چرا خنده ميكنيم ؟ اگر مر گ است چرا زندگي مي كنيم ؟ اگر زندگي است چرا مي ميريم ؟ اگه عشق است چرا به آن نمي رسيم ؟ اگه عشق نيست چرا عاشقيم

نابينا گفت : دوستت دارم ماه گفت تو که منو نمي بيني؟ چطوري دوستم داري . نابينا گفت :اگه مي ديدمت ؟ عاشق زيبايت مي شدم . اما حالا که نمي بينمت عاشق خودت هستم..

مي دوني فلسفه اختراع سرسره براي بچه ها چيه؟ مي خوان از بچگي به ادم ياد بدن كه صعود چقدر سخت و سقوط چه اسونه

عشق يعني يک سلام بيجواب:::::::::::::عشق يعني حسرت . تشنه به آب عشق يعني همچون من شيدا شدن .............عشق يعني قطره و باران شدن.......................... عشق يعني يک شقايق غرق خون ....................عشق يعني دردمحنت در درون!!!!!.................... عشق يعني سوز ني آه و شبان ..............عشق يعني معني رنگين کمان

دختري مي رفت ، پسري او را ديد و دنبال او روان شد . دختر پرسيد که چرا پس من مي آيي ؟ پسر گفت : برتو عاشق شده ام . دختر گفت : برمن چه عاشق شده اي ، خواهر من از من خوبتر است و از پس من مي آيد ، برو و بر او عاشق شو . پسر از آنجا برگشت و دختري بدصورت ديد ، بسيار ناخوش گرديد و باز نزد دختر رفت و گفت : چرا دروغ گفتي ؟ دختر گفت : تو راست نگفتي . اگر عاشق من بودي ، پيش ديگري چرا مي رفتي؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خوبه ادم يكي را دوست داشته باشه نه به خاطر اينكه نيازش رو برطرف كنه نه به خاطر اينكه كس ديگري رو نداره نه به خاطر اينكه تنهاست و نه از روي اجبار بلكه به خاطر اينكه اون شخص ارزش دوست داشتن رو داره

اگر روزي دشمن پيدا كردي، بدان در رسيدن به هدفت موفق بودي! اگر روزي تهديدت كردند، بدان در برابرت ناتوانند! اگر روزي خيانت ديدي، بدان قيمتت بالاست! اگر روزي تركت كردند، بدان با تو بودن لياقت مي خواهد

نمي بخشمت .... بخاطر تمام خنده هايي كه از صورتم گرفتي .... بخاطر تمام غمهايي كه بر صورتم نشاندي .... نمي بخشمت .... بخاطر دلي كه برايم شكستي .... .. بخاطر احساسي كه برايم پرپر كردي ..... نمي بخشمت .... بخاطر زخمي كه بر وجودم نشاندي ..... بخاطر نمكي كه بر زخمم گذاردي .... و مي بخشمت بخاطر عشقي كه بر قلبم حك كردي

اسمون به ماه ميگه :عشق يعني چي ماه ميگه يعني بودن درآغوش تو ماه ميگه: توبگو عشق يعني چي آسمون ميگه انتظار ديدن تو

رسم زمونه : تو چشم ميذاري من قايم ميشم .........اما تو يكي ديگه رو پيدا ميكني

برات مي نويسم دوستت دارم آخه مي دوني آدما گاهي اوقات خيلي زود حرفاشونو از ياد مي برن ولي يه نوشته , به اين سادگيا پاک شدني نيست . گرچه پاره کردن يک کاغذ از شکستن يک قلب هم ساده تره ولي من مي نويسم .. ...من ... مي نويسم دوست دارم

ميگن لبخند ربطي به مرگ نداره ولي تو بخند تا من برات بميرم 0:-)

بچه بوديم دخترا عاشق عروسک بودن و پسرا عاشق مرداي قوي....بزرگ شديم دخترا عاشق مرداي قوي شدن و پسرا عاشق عروسک :-(

سه جمله ي زيبا : 1) اگر اولش به فکر آخرش نباشي آخرش به فکر اولش مي افتي . 2) لذتي که در فراغ هست در وصال نيست چون در فراغ شوق وصال هست و در وصال بيم فراغ . 3) آغاز کسي باش که پايان تو باشد

بوسه زلب هاي تو در خواب گرفتم گويي که گل از چشمه ي مهتاب گرفتم در برکه ي اشکم همه دم نقش تو ديدم اين هديه ي خوبيست که از آب گرفتم هرگز نتواني که زمن دور بماني چون در دل خود عکس تو را قاب گرفتم

سلامتي سه تن ناموس و رفيق و وطن سلامتي سه کس سرباز و زندوني و بي کس

اگر ديدي ???نفر دوست دارن يکيش منم. لوتي اگر ديدي ?? نفر دست دارن يکيش منم. اگر ديدي يک نفر دوست داره اون يکي منم. اگر ديدي کسي دوست نداره بدون من مردم

به عشق گفتم : تا تورو دارم تنها نيستم منو تنها گذاشت و رفت... به احساس گفتم : تا تورو دارم تنها نيستم منو تنها گذاشت و رفت... به وفا گفتم : تا تورو دارم تنها نيستم اونم منو تنها گذاشت و رفت... ولي وقتي به تنهايي گفتم : تا تورو دارم تنها نيستم موندو همدم و مونسم شد

عاشق عاشقي باش و دوست داشتن را دوست بدار ، از تنفر متنفر باش ، به مهرباني مهر بورز با آشتي آشتي کن و از جدايي جدا باش

آغوش پارکينگي است که جريمه ندارد !!! بوسه تصادفي است که خسارت ندارد !!! . . . . . چيه دنبالم راه افتادي

 

 

 

 

[ دو شنبه 22 فروردين 1390برچسب:اس ام اس,ناز,, ] [ 4:48 ] [ مریم ]

زنان!!!!!!



 

مامان خدا را دوست دارد ولی نمی دانم آیا خدا هم او را دوست دارد ؟

 

راستي اگر ما با يك جنسيت ديگر متولد ميشديم اين شرايط را برمي تابيديم؟

 


بابا آب داد

 


بابا نان داد

 


بابا فقط آب داد و نان داد، مامان عشق داد

 


بابا گول شیطان را خورد و شناسنامه اش چند بار پر شد. پر شد، خالی شد

 

خالی نشد.خط خورد. زن ها خط خوردند، مادر ها خط خوردند

 

دخترها زن شدند، زن ها مادر شدند و خط خوردند

 

و بابا چون حق دارد، آب می دهد. نان می دهد.

 

مامان، زوجه

 


مامان، ضعیفه

 


مامان، عفیفه

 


مامان غذا پخت، بابا غذا خورد. مامان لباس را اتو کرد، بابا لباس را پوشید و
رفت بیرون ...مامان ظرف شست، بابا روزنامه خواند.

 


بابا روزنامه خواند و اخبار دنیا را فهمید ولی نفهمید مامان غم دارد

 


بابا اخم کرد. بابا فحش داد.آخر بابا ناموس دارد .پشت سر ناموسش حرف بود.

 


مامان، کار

 


مامان، پیکار

 


مامان، تکرار. مامان، بیدار. مامان، دار، سنگ مامان،شهلا.مامان، دلارام.
مامان،افسانه،لیلا

 


بابا نان می دهد و فوتبال خیلی دوست دارد

 


بابا رونالدو را از مامان بیشتر دوست دارد

 


بابا می خوابد، مامان می خوابد. مامان می زاید. مامان با درد می زاید. مامان
شیر می دهد، بزرگ می کند، حقیر می شود، پیر می شود

 


بابا زن گرفت. صیغه بابا برای مامان طلا گرفت. مامان بغض کرد

 


مامان رفت. صیغه یعنی رفتم، رفتی، رفت ... مامان برگشت

 


کسی با بابا کار ندارد. بابا حق دارد. حتی اگر شب ها هم نیاید ولی مامان باید
با آبرو باشد

 


آبرو یعنی مامان ساکت باشد. من ساکت باشم. زن ساکت باشد و مرد آب بدهد، نان
بدهد

 


بابا "پرسپولیس" را دوست دارد

 


بابا "آنجلینا جولی" را دوست دارد

 


مامان، کار

 


مامان، پیکار

 


مامان، سرشار از پیکار

 


مامان، زندان، بیمار، تب دار

 


بابا خانه دارد، ماشین دارد، ارث دارد، غرور دارد ، زور دارد

 


مامان روسری دارد ولی دیگر هیچ چیز ندارد. مامان فقط حق مهریه دارد، حق نفقه
دارد، حق آزادی دارد. پس باید ساکت بماند حتی اگر مهریه ،نفقه و آزادی ندارد.

 


بابا کله پاچه را از زن های زیر پل هم بیشتر دوست دارد

 


مامان خدا را دوست دارد ولی نمی دانم آیا خدا هم او را دوست دارد ؟ پس چرا
مامان تب دارد؟! بابا نمی بیند

 


نمی بیند که مامان غم دارد، درد دارد

 


باباهای اینجا هیچ وقت نمی بینند

 


بابا فقط آب می دهد، نان می دهد و می رود و ما هر روز،

 


بایدخدا را شکر کنیم...روزی هزار بار

 

 

 


مساله حقوق زنان فقط مربوط به زنان نيست، مربوط به تمام زندگي ماست






 

در مقابل هر زنی که به او ضعیفه می گویند مردی وجود دارد که از قدرت کاذب رنج می برد


 

 

 

در مقابل هر زنی که به او احساساتی گویند مردی وجود دارد که هرگز قدرت گریستن ندارد

 



 

در مقابل هر زنی که رموز مکانیکی را نیداند مردی وجود دارد که حتی از پختن تخم مرغ هم عاجز است

 



 

در مقابل هر زنی که به خاطر زن بودن به او کار نمی دهند مردی وجود دارد که هرگز یک خانواده را نمی تواند مدیریت کند


 

بشریت پرنداه ای است بادو بال :زن و مرد .وتنها زمانی پیشرفت می کند که این دو با هم پرواز کنند


موفق و پیروز باشید

[ یک شنبه 21 فروردين 1390برچسب:, ] [ 14:54 ] [ مریم ]

 

عاقلانه ترین کلمه "احتیاط " است
حواست را جمع کن

دست و پا گیر ترین کلمه "محدودیت" است
اجازه نده مانع پیشرفتت شود


سخت ترین کلمه "غیر ممکن" است
اصلا وجود ندارد

مخرب ترین کلمه "شتابزدگی" است
مواظب پل های پشت سرت باش

تاریک ترین کلمه "نادانی" است
آن را با نور علم روشن کن

کشنده ترین کلمه "اضطراب" است
آن را نادیده بگیر

صبور ترین کلمه "انتظار" است
همیشه منتظرش بمان

با ارزش ترین کلمه "بخشش" است
سعی خود را بکن

قشنگ ترین کلمه "خوشرویی" است
راز زیبایی در آن نهفته

سازنده ترین کلمه "گذشت" است
آن را تمرین کن

پرمعنی ترین کلمه "ما" است
آن را به کار ببر

عمیق ترین کلمه "عشق" است
به آن ارج بده

بی رحم ترین کلمه "تنفر" است
با آن بازی نکن

خودخواهانه ترین کلمه "من" است
از آن حذر کن

نا پایدارترین کلمه "خشم" است
آن را در خود فرو بر

بازدارنده ترین کلمه "ترس" است
با آن مقابله کن

با نشاط ترین کلمه "کار" است
به آن بپرداز

پوچ ترین کلمه"طمع " است
آن را در خود بکش

سازنده ترین کلمه "صبر" است
برای داشتنش دعا کن

روشن ترین کلمه "امید" است
همیشه به آینده امیدوار باش


پوچ ترین کلمه"طمع " است
آن را در خود بکش

 

[ یک شنبه 21 فروردين 1390برچسب:, ] [ 14:48 ] [ مریم ]

انسان هیچ وقت بیش تر از آن موقع خود را گول نمیزند که خیال میکند دیگران را فریب داده است . لاروشفوکولد

 


آدم شجاع یکبار می میرد ولی ترسو هزار بار . الین چانک

 


 


قلب شما در سکوت و آرامش ، به اسرار روزها و شبها شناخت می یابد ولی گوشهایتان در حسرت و آرزویند که آوای چنین شناختی را که بر قلبهایتان فرود می آید ، بشنوند  . جبران خلیل جبران

 


اگر در کارتان در حال پیشرفت نیستید و بهتر نمی شوید ، پس دارید بدتر می شوید . نت رایلی

 


انسان بزرگتر از یک جهان و بزرگتر از مجموعۀ جهانهاست ، در اتحاد جان با تن رازی بیش از راز آفرینش جهان نهفته است . هنری گیلر

 

 


دانایان روشندل می دانند که دوران زندگی دراز نیست ، تن آدمی از این جهان است و روان از سرای دیگر . بزرگمهر

 

 


شادمانی اسطوره ایست که در جستجویش هستیم . جبران خلیل جبران

 


هیچ چیز به اندازه تمرکز انرژی روی تعداد محدودی از هدف ها به زندگی تان توان و نیروی بیشتر نمی دهد . نیدو کیوبین

 


هنرمندان ناب ، هر روز در برابر دیدگان مردم نیستند . اُرد بزرگ

 


وقتی که پرکاهی به چشمتان می رود ، آن را بیرون می آورید . وقتی عادتی بد وارد روح شما می شود ، می گویید : سال دیگر معالجه اش می کنیم . هوراس

 


سخاوت در زیاد دادن نیست، در به موقع دادن است . لابرویر

 


نیرنگ پیران بدنهاد ، تنها با مرگ به پایان می رسد . اُرد بزرگ

 


یکی از عظیم ترین اسرار عشق و محبت این است که بیاموزید: چگونه آرمان ها و اندیشه های ناهماهنگ را از ذهن خود بزدائید و همواره آرزوهایی کنید که صادقانه می خواهید نه آن چرا که فکر می کنید شاید بتوان بدست آورید .  کاترین پاندر

 


هر روز همان روز را زندگی کن و بدین سان تمامی عمر را زندگی کرده ای . نانسی سیمس

 


شر با شر خاموش نمی شود چنان که آتش با آتش، بلکه شر را خیر فرو می نشاند و آتش را آب . لقمان

 


در آیین خرد در هر کاری اندیشه باید . بزرگمهر

 


در خواب می توانی نیروی روان خویش را بنگری . اُرد بزرگ

 


گنجی که در اعماق نامحدود شما حبس شده است ، در لحظه ای که خود نمی دانید ، کشف خواهد شد .   جبران خلیل جبران

 


حافظه آفریده ای هوس باز و مستبد است . هرگز نمی توانید بگویید که از کرانۀ دریای زندگی چه سنگریزه ای را بر می گیرد و در گنجینۀ خود نگاه می دارد ، یا کدام گل ناشناخته ای را از مزرعه می چیند ، و به عنوان رمز اندیشه هایی که در اعماق قرار گرفته اند و روزی اشک به چشم می آورند حفظ می کند . و با این همه در این شک ندارم که مهمترین چیزها آنها هستند که بهتر به یاد می آیند . هنری وان رایک

 


درسهائی که بر زانوی مادر آموخته شده ، آموزش هایی که پدر داده ، همراه با داستانهای شیرینی که در کنار بخاری به گوش خورده ، یادگارهای شیرینی است که هرگز کاملاً از یاد نمی رود . لامنه

 


بزرگترین نابکاری آن است که بپنداریم برای آنکه برترین باشیم باید دست به ویرانگری چهره دیگران بزنیم . اُرد بزرگ

 


حقیقت مانند آب دریا است چون نمک  آب دریا زیاد است تشنگی را رفع نمی کند. اگر حقیقت آدمی تحریف شود مثل آب شور دریا خواهد بود که تشنگی اش را رفع نخواهد کرد . فردریش نیچه

 


ما با مشکلات می جنگیم تا آسایش بیابیم ، ولی وقتیکه آسایش یافتیم آن را غیر قابل تحمل می یابیم . هانری بروکس آدامز

 


من در زمان خودم با معدود افرادی مواجه شدم که اشتیاق شدیدی به کار سخت داشتند. خوشبختانه همه آنها همکاران من بودند.  بیل‌گلد

 


تن درست برای روان ، مهمانخانه ، و برای تن ناسالم بیمارستان است . بیگن

 


چهار چوب نگاه ما زمینی است ، اما برآیند اندیشه ما جنبه آسمانی نیز پیدا می کند . اُرد بزرگ

 


آنچه را که با خوشی و لذت آموخته ایم ، هرگز فراموش نمی کنیم . سیسرون

 


آنکه کردار به سخاوت بیاراید و گفتار براستی در این جهان نیک بخت است . بزرگمهر

 


آنچه جهان به ما می دهد و آنچه خوشبختی نام دارد بازیچه تقدیر بیش نیست. لاوات

 


اعتقاد به بخت و قسمت بدترین نوع بردگی است . اپیکتت

 


من احساس می کنم مختارم پس مختارم . لایب نیتس

 


مستمند کسی است ، که دشواری و سختی ندیده باشد . ارد بزرگ

 


در نظر خردمند شادیی که غم به دنبال دارد بی ارزش است .  بزرگمهر

 


آغاز و پایان جنگ توسط خون صورت می گیرد . همر

 


دروغ مثل برف است که هر چه آنرا بغلتانند بزرگتر می شود . لوتر

 


پاکی نفس جدایی می آورد . فردریش نیچه

 


انسان قبل از هر چیز باید حیوان خوبی باشد . هربرت اسپنسر

 


پاداش درستی را در درستی بجوی ، و انگیزۀ کار نیک را همان نیکی بدان و سود دیگر مخواه . حکمت هندو

 


خودبینی ، چنبره و محیط گیراییش درون است و افتادگی ،  پیرامون  و بیرون ماست و این می تواند همگان را به سوی ما بکشاند . اُرد بزرگ

 


خرسندترین  آدم کسی است که دل از مهر و موافقت گردان سپهر برگیرد . بزرگمهر

 


امید غذای روزانۀ بیچارگان است . هرشل

 


هرگز مگذارکه خنده تو باعث گریه دیگری شود .  حسین بهزاد

 


فلک به مردم نادان دهد زمام مراد *** تو اهل دانش و فضلی همین گناهت بس  . حافظ

 


حقیقت نیازمند نقد است نه ستایش  . فردریش نیچه

 


اندیشه و سخن ریش سفیدان برآیند بردباری ، مردمداری و سرد و گرم چشیدگی روزگار است .  اُرد بزرگ

 


اشکهای دیگران را مبدل به نگاههای پر از شادی نمودن بهترین خوشبختی هاست . بودا

 


انسان خوشبخت نمی شود اگر برای خوشبختی دیگران نکوشد . دوسن پیر

 


اگر می خواهی خوشبخت باشی برای خوشبختی دیگران بکوش زیرا آن شادی که ما به دیگران می دهیم به دل ما بر می گردد . بتهوون

 


شما چون فصلهای سال هستید ، زیرا در زمستان خود بهار را انکار می کنید ، در حالی که بهار سرسبز هرگز شما را انکار نمی کند ، بلکه در سنگین ترین خواب غفلت به روی شما لبخند می زند ، بی آنکه خشمگین شود و یا با شما ستیز کند و صفا و یکرنگی را نادیده بگیرد . جبران خلیل جبران

 

جاییکه در آن خوش بینی بیش از هر جای دیگر رواج و رونق دارد ، تیمارستان است . هاولاک الیس

 


آینده جوانان را از روی خواسته ها ، و گفتار ساده اشان ، می توان پی برد ، نپنداریم که میزان دارایی و یا امکانات آنها ، دلیلی بر پیروزی و  شکست آنهاست ، تنها مهم خواسته و آرزوی آنهاست . اُرد بزرگ

 


بیایید نه تنها برای خود و خانواده‌مان بلکه برای کشورمان مسؤولیت بیشتری بپذیریم . بیل کلینتون

 


آنان که نمی‌توانند مسؤولیت قبول کنند، به رهبر نیاز دارند و برای داشتن رهبر داد و هوار راه می‌اندازند . هرمان هسه

 


مرد پر جربزه و قابل وقتی با بحران روبه‌رو می‌شود، به تکیه‌گاه فکر نمی‌کند؛ روش خود را تحمیل می‌کند، مسؤولیتش را می‌پذیرد و نتیجه کار را [پیروزی یا شکست] از آن خود می‌داند. چارلز دوگل

 


به ما انسان‌ها حق انتخاب داد‌ه‌اند پس نمی‌توانیم مسؤولیت‌ها را به گردن خدا یا طبیعت بیندازیم. مسؤولیت خود ماست و باید خودمان به دوش بکشیم. آرنولد توین‌بی

 


نتیجه گیری زود پس از رخدادهای مهم زندگی از بی خردی است .  اُرد بزرگ

 


خوشبختی شکل ظاهری ایمان است ،تا ایمان و امید و سخت کوشی نباشد ،هیچ کاری را نمی توان انجام داد . هلن کلر

 


کسی که دارای عزمی راسخ است ،جهان را مطابق میل خویش عوض می کند. گوته


یک زندگی مطالعه نشده ،ارزش زیستن ندارد . سقراط


مانند توپ باشید ‘ زیرا توپ هر چه محکمتر به زمین می خورد ‘ بیشتر اوج می گیرد!

 


 

آسمان جای عجیبیست نمی دانستیم
عاشقی کار غریبیست نمی دانستیم

عمر مدیون نفس نیست نمی دانستیم
عشق کار همه کس نیست نمیدانستیم

 


 

بگذار ابر سرنوشت هرچه می خواهد ببارد ما چترمان خداست

غروب شد
خورشید رفت
آفتابگردون دنبال خورشید می گشت
ستاره ای چشمک زد
آفتابگردون سرشو پائین انداخت !
گلها هرگز خیانت نمی کنند..

 

[ یک شنبه 21 فروردين 1390برچسب:جملات,قصار, ] [ 4:15 ] [ مریم ]

 

خداوند درهای هنر را بر روی دانایان دادگر گشوده است . فردوسی خردمند


تا وقتیکه قلب شما نخواهد ، مسلماً مغزتان هرگز به چیزی عقیده پیدا نمی کند . ویلیام جیمز


وقتی «قدرت عشق» بر «عشق به قدرت» غلبه کند، دنیا طعم صلح را می چشد . جیمی هندریکس


اگر از کسی متنفری از قسمتی از خودت در او متنفری، چیزی که از ما نیست نمی‌تواند افکار ما را مغشوش کند . هرمان هسه


شاید چالاک‌ترین انسان نباشم، شاید بالابلندترین یا نیرومندترین نباشم، شاید بهترین و زیرک‌ ترین نباشم، اما قادرم کاری را بهتر از دیگران انجام دهم و این کار هنر خود بودن است . لئونارد نیموی


اسنخوان بندی فریاد ، پاسخ هزاران ستم بی صداست . اُرد بزرگ


مغز ما یک دینام هزار ولتی است که متاسفانه اکثرمان بیش از یک چراغ موشی از آن استفاده نمی کنیم . ویلیام جیمز


آسیب دیده همیشه درهای رویاهایش کوچک و کوچکتر می شود ، مگر با امید که شرایط ما را دگرگون می سازد . اُرد بزرگ


خوشبختی ، جستن خوشبختی است نه یافتن آن . ویلیام جیمز


نیکی برآیند خرد است ، در دل و روان آدمی . ارد بزرگ


سگی که هم خانه من است نمی فهمد من که هستم و چه هستم اما  احساس می کند که دوست اویم , مرتب دم خود را می جنباند و در ذهن من چون فرشته ای که در ماورای ابرهاست , تاثیر خوشی به جا می گذارد! او آرزو می کند کارخوبی انجام دهد . ویلیام جیمز


هیچوقت نمی‌توانید با مشت گره‌کرده دست کسی را به گرمی بفشارید.  دانیال نبی


باطن وسیرت مردم را در حین بدبختی آنان می‌توان شناخت . گاندی


برای تربیت اراده بهترین زمان ایام جوانی است. فیثاغورث


آسودگی آدمی ، به گنج و دینار نیست که به خرد است و روشن بینی . اُرد بزرگ


بیشتر مردم به پشت شیشه خودروهایشان این برچسب را می زنند:" امروز، اولین روز از بقیه زندگی من است." من ترجیح می دهم اینگونه تصور کنم:" امروز، آخرین روز زندگی من است و می خواهم طوری زندگی کنم که انگار دیگر هیچ  فرصتی ندارم." وین دایر


آنچه آدمی را والا می کند مدت احساس های والا در اوست نه شدت آن احساس ها . فردریش نیچه


زندگی به وجود آوردن اثری جاودان است . وینه


ایده ها در بیرون زمان قرار دارند و در نتیجه ابدی هستند. شوپنهاور


اولین مرحله شناخت آفرینش همانا خرد است چشم و گوش و زبان سه نگهبان اویند که لاجرم هر چه نیکی و شر است از همین سه ریشه می گیرد .و افسوس که بدنبال کنندگان خرد اندکند باید که به سخن دانندگان راه جست و باید جهان را کاوش نمود و از هر کسی دانشی آموخت و یک دم را هم برای آموختن نباید از دست داد . فردوسی خردمند


روزنامه باید خبرگزار باشد نه خبرساز ، حقیقت و مایۀ سرگرمی واقعی چندان زیاد است که نیازی به خیال پردازی و دروغسازی نیست و نشر خبر دروغ خیانت به حقیقت است . سایمونز


آنچه که باید بیشترین علاقه را در ما به وجود آورد این نیست که آیا تفسیر ما از جهان، حقیقی است یا دروغین ، بلکه این است که آیا این تفسیر، خواست قدرت را برای نیرومندی و کنترل جهان پرورش می دهد ، یا هرج و مرج و ناتوانی را . فردریش نیچه


پیران جهان دیده برای گفتگو  مانع تراشی نمی کنند . اُرد بزرگ


مهمترین چیز بعد از حل کردن یک مسئله یافتن اندکی طنز در آن است .  فرنک آکلارک


دو گوش داریم ویک زبان ، برای اینکه بیشتر بشنویم و کمتر بگوییم. دیوژن


سخن گفتن به موقع و سکوت نمودن به موقع نشانه عقل است. سقراط


دانش انسان را از بلاها حفظ می کند . غررالحکم و دررالکلم


برای ماندگاری ، رویایی جز پاکی روان نداشته باش . اُرد بزرگ


شاد ماندن به هنگامیکه انسان در گیرودار کارهای ملال آور و پر مسئولیت است ، هنر کوچکی نیست. نیچه


همه می‌خواهند بشریت را عوض کنند ، دریغا که هیچ کس در این اندیشه نیست که خود را عوض کند. تولستوی


چنین گفت رستم به اسفندیار   که کردار ماند ز ما یادگار . فردوسی خردمند


راز اندوختن خرد ، یکرنگی است و بخشش . اُرد بزرگ

مهم ترین نکته این است: در هر لحظه قادر باشیم آنچه را که هستیم به خاطر آنچه می توانیم بشویم قربانی کنیم . چارلز دیوبولیس


با مرگ هر دوست ... جزیی از وجود من نیز دفن میشود ... ولی سهم آنان در خوشیها و لذتهایم ، مرا وا میدارد تا در این دنیای فانی باقی بمانم . هلن کلر


فقط کارهای جسورانه به حساب می آیند . اسکاول شین

 
زندگی گره ای نیست که در جست و جوی گشودن آن باشیم. زندگی واقیتی است که باید آن را تجربه کرد . سورن کی یر کگارد


پرهیزگار باش که هرگز هیچ پرهیزگاری از درستی نمی میرد . غزالی طوسی


خودت را بشناس اما به آن مبال  . اُرد بزرگ


بدگمانی میان افکار انسان مانند خفاش در میان پرندگان است که همیشه در سپیده‌دم یا هنگام غروب که نور و ظلمت بهم آمیخته است بال‌فشانی می‌کند . فرانسیس بیکن


روح و روان  و دل جهان روشن است و زمین را بی دریغ روشن می سازد خورشید از خاور برخاسته بسوی باختر که مسیری درست و بی نظیر است ای آنکه همچون آفتاب لبریز از نور و خردی تو را چه شده است که بر من نمی تابی ؟!! . فردوسی خردمند


آموزش را در خانواده و دانش را در جامعه می آموزند و بینش را در تفکرات تنهایی . فردریش نیچه


آدمی که پول ندارد مانند کمانی است که تیر ندارد . فوللر


انسان ها به نسبت هر ظرفیتی که برای کسب تجربه دارند عاقلند نه به نسبت تجاربی که اندوخته اند . برنارد شاو


انسان ها مانند خطوط انگشتان هیچ کدام به هم شبیه نیستند ادیسون


اگر دیگران را با زیباترین منشها و صفات بخوانیم چیزی از ارزش ما نمی کاهد بلکه او را دلگرم ساخته ایم  آنگونه باشد که ما می گویم .   اُرد بزرگ


مردآن است که هر بار او را بیازمایند زودجوش بی غش تر از پیش ار بوته ی آزمون بیرون آید . رومن رولان


مرد اصیل اگر ذلیل بشود رذیل نمی شود . رومن رولان


مردان بزرگ همچون کوه اند که هر چه از آن ها دورتر می شویم عظمت آن ها بیشتر آشکار می گردد . لرد جوی


مردان بلند نام و با افتخار هرگز نمی میرند زیرا که گوهرشان قلوب نسل های آینده است . توسیدید


مردان شجاع فرصت می آفرینند ترسوها و ضعفا منتظر فرصت می نشینند . گوته

 

 

اگر یک بار دیگر به دنیا می آمدم بسیار سبک تر گردش می کردم. در بهار با پای برهنه زودتر به راه می افتادم و در خزان با همان پاها، دیرتر برمی گشتم، بیشتر می رقصیدم شنگول تر اسب سواری می کردم و داوودی های بیشتری می چیدم. نادین استیر

 

 

 


انسان خوشبخت آن کسی است که حوادث را با تبسم و اندکی دقت بعلت وقوع آن تلقی وقبول نماید . مترلینگ




بخاطر بسپاریم که تنها راه تامین خوشبختی این نیست که متوقع حقشناسی از دیگران باشیم بلکه خوبیهائیکه به آنها می کنیم باید فقط بمنظور تامین مسرت باطن خودمان باشد . دیل کارنگی



خوشبختی شکل ظاهری ایمان است ،تا ایمان و امید و سخت کوشی نباشد ،هیچ کاری را نمی توان انجام داد . هلن کلر

 


همه چیز به حساب می آید . هر کاری که انجام دهید  یا به شما کمک می کند  یا آسیب می رساند ، هیچ چیزی خنثی نیست  . برایان تریسی
    

 


یک زندگی مطالعه نشده ،ارزش زیستن ندارد . سقراط


 


فکر خوب معمار و آفریننده است . دیل کارنگی



نقطه آغاز تصمیم های بهتر، نقطه پایان تصمیم های بدتر است . برایان تریسی

 

 


زندگی شما تنها زمانی بهتر می شود که خودتان بهتر شوید . برایان تریسی

 

آنقدر شکست می‌خورم تا راه شکست دادن را بیاموزم . پطر

 

 


پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنستکه بعداز هر زمین خوردنی برخیزی. مهاتما گاندی


 


زیبارویی که می داند ، زیبای ماندنی نیست ، پرستیدنی است . اُرد بزرگ

 


مدتها پیش آموختم که نباید با خوک کشتی گرفت، خیلی کثیف می‌‌شوی و مهم‌تر آنکه خوک ار این کار لذت می‌برد . جورج برنارد شاو

 

 


ازدواج مثل اجرای نقشۀ جنگی است که اگر انسان یک مرتبه اشتباه نماید کارش تمام شده و دیگر جبران آن به هیچ صورت نمی شود . بورنز

 

 

با زنی ازدواج کنید که اگر مرد می بود بهترین دوست شما می شد . بردون

 

 

 


فرزانگان سخن نمی گویند، بلکه با استعدادان سخن می گویند و تهی مغزان بگومگو می کنند. کونگ تین گان

 


سختی های بزرگ به آدمی نیرویی دو چندان می بخشد . اُرد بزرگ

 

 

تولد چیزی غیر از آغاز مرگ نیست . ادوارد یانک

 

 


بزرگترین بدبختی آن است که طاقت کشیدن بار بدبختی را نداشته باشیم . باس

 

 


همواره تنهایی ، توانایی به بار می آورد .  اُرد بزرگ

 

هیچ کس نمی تواند چیزی را به شما بیاموزد جز آنچه که در افق دید و خرد شما وجود داشته و شما از آن غافل بوده اید  . جبران خلیل جبران


 

جستجوی حقیقت دیوانگی مطلق است ، چه موقعیکه به حقیقت رسیدید ممکن نیست به کسی بگویید و دشمن شما نشود . برنارد روسن پی یر


با مشکلات می جنگیم که به آسایش برسیم ، وقتی به آسایش رسیدیم آسایش را غیر قابل تحمل می دانیم .بروکس آدامز

 

 

 

 

انسان هر چه بالاتر برود احتمال دیده شدن وصله ی شلوارش بیشتر می شود. ادیسون

 


موفق باشید

 

[ یک شنبه 21 فروردين 1390برچسب:, ] [ 4:10 ] [ مریم ]

 

تمامی گناهان ، نهانی صورت می گیرد. آن لحظه ای که درک کنیم خداوند حق بر افکار ما گواه است ، شاید رها و آزاد شویم. مهاتما گاندی

هیچ چیز نمی تواند مانع آن شود که به همسایگان خویش در ماورای مرزهای خود نیز خدمت کنیم . ماهاتما گاندی

خود را قربانی کنیم بهتر است تا دیگران را. گاندی

این مرزها را هرگزخداوند به وجود نیاورده است . ماهاتما گاندی

من به کسانی که از مذهب خود با دیگران سخن می گویند و تبلیغ می کنند مخصوصاً وقتی که منظورشان این است که آنها را به دین خود در آورند هیچ اعتقاد ندارم. مذهب و اعتقاد با گفتار نیست بلکه در کردار است و در این صورت عمل هر کس عامل تبلیغ خواهد بود . ماهاتما گاندی

این کتاب به توصیه سازمان تربیتی و علمی فرهنگی ملل متحد (یونسکو) و برای تجلیل از گاندی گرد آوری شده است. متن اصلی آن در سال 1958 به زبان انگلیسی انتشار یافت. این کتاب منتخبی است از کتابها، مقالات، مصاحبه ها و نطقهای گاندی . ماهاتما گاندی

من از محدودیتها و نارساییهای خود آگاهم و این آگاهی تنها مایه قدرتم می باشد. آنچه در زندگی خود انجام داده ام بیش از هر چیز دیگر در نتیجه اطلاع و قبول محدودیتها و نارساییها بوده است . ماهاتما گاندی

تنها از طریق عشق است که می توانیم به حقیقت برسیم، زیرا خداوند، نه تنها حقیقت است، بلکه عشق نیز هست. در نتیجه، بدون عشق به حقیقت، هیچ تجربه ای از حقیقت وجود نخواهد داشت، به بیانی دیگر ” اگر می خواهیم روزی شاهد نفوذ حقیقت در تمامی جهان باشیم، باید به جایی برسیم که کم اهمیت ترین موجود جهان خلقت را به اندازه خود دوست بداریم و برای رسیدن به چنین جایی، نباید از هیچ یک از ابعاد زندگی بگذریم”. ماهاتما گاندی

انسان نمی تواند در حوزه ای از زندگی خود با درستی و صداقت عمل کند در حالی که در سایر حوزه های زندگیش آلوده نادرستی هاست . زندگی ، واحدی تجزیه ناپذیر است . ماهاتما گاندی

لحظاتی در زندگی پیش می آید که باید به اقدام پرداخت و جلو رفت، حتی اگر نتوان بهترین دوستان را با خود برد. همیشه به هنگامی که چند وظیفه با هم تصادم پیدا می کنند باید ” صدای ضعیف و آرام” درونی داور نهایی باشد . ماهاتما گاندی

در مورد خدا این اشکال هست که نمی توان او را توصیف و بیان کرد. اما توصیف حقیقت در قلب هر بشری نهفته است. حقیقت همان چیزی است که شما در این لحظه، حق می شمارید و همان خداست. اگر کسی همین حقیقت نسبی را بپرستد و پیروی کند می تواند مطمئن باشد که به مرور زمان به حقیقت مطلق یعنی خدا هم نایل خواهد شد . ماهاتما گاندی

هدف ، همـواره از ما دور می شـود ، هر چه به پیشــرفتهای بزرگـتری نائل آییــم، بیش تر به بی ارزشی خود پی می بریم. شادمانی در تلاش نهفته اسـت نه در دستیابی به هدف. تلاشٍ تمام و کمال، عین پیروزی است . ماهاتما گاندی

برای کسی که اندیشه عدم خشونت را در خود پرورده است تمام عالم یک خانواده است. نه ترسی به دل دارد و نه کسی از او می ترسد . ماهاتما گاندی

نباید دانه ای برنج یا تکه ای کاغذ را به هدر دهید وقتتان را نیز. وقت ما به خود ما تعلق ندارد بلکه متعلق به ملت است و ما امانتدارانی هستیم که باید به بهترین نحو از آن بهره بگیریم . ماهاتما گاندی

جنگنده عاشق مرگ است. نه مرگ در بستر بیماری بلکه مرگی که در میدان نبرد سر می رسد… مرگ در هر زمانی خجسته و مبارک است ولی برای جنگنده ای که برای آرمان خود -حقیقت- می میرد خجستگی آن دو چندان است . ماهاتما گاندی

چیزی در درونم مرا وا می دارد رنج خود را با صدای بلند فریاد کنم. من نیک دانسته ام که چه باید بکنم. آنچه در درونم هست و هرگز فریبم نمی دهد اکنون به من می گویدSadباید در مقابل تمام دنیا بایستی حتی اگر تنها بمانی. باید چشم در چشم تمام دنیا بدوزی حتی اگر دنیا با چشمان خون گرفته به تو بنگرد. ترس به دل راه نده. به سخن آن موجود کوچکی که در قلبت خانه دارد اطمینان کن که می گوید: “دوستان همسر و همه چیز و همه کس را رها کن و فقط به آنچه برایش زیسته ای و به خاطرش باید بمیری شهادت بده”). ماهاتما گاندی

دانش الهی از راه کتابها کسب نمی شود. بلکه باید آن را در وجود خود درک کرد . ماهاتما گاندی

کتابها در بهترین صورت خود می توانند فقط وسیله کمک باشند و اغلب هم موجب مزاحمت می شوند . ماهاتما گاندی

عدم خشونت فقط وقتی خواهد بود که ما کسانی را دوست بداریم که از ما نفرت دارند. می دانیم که عمل کردن به این قانون بزرگ محبت چقدر دشوار است. اما آیا انجام تمام کارهای بزرگ دشوار نیست؟ . ماهاتما گاندی

محبت نیرومندترین قدرتی است که جهان در اختیار خود دارد و در عین حال ساده ترین نیرویی است که بتوان تصور کرد . ماهاتما گاندی

وظیفه ما نیست که خطای دیگران را جستجو کنیم وبه قضاوت درباره دیگران بنشینیم.ما باید تمام نیروی خویش را برای قضاوت در کار خودمان صرف کنیم و تا وقتی که حتی یک خطا در خود می بینیم حق نداریم که در کار مردم دیگر دخالت کنیم . ماهاتما گاندی

من از گناه بدم می آید نه از گناهکار . ماهاتما گاندی

 

[ یک شنبه 21 فروردين 1390برچسب:جملات,گاندی, ] [ 4:7 ] [ مریم ]

1

 

تابدان جا رسید دانش من                                                             که بدانم همی را که نادانم

2

یا به اندازه ی ارزوهایت تلاش کن یا مجبور میشوی به اندازه ی تلاشت ارزو کنی

3

بعضی ها فکر می کنند میتوانند دنیا را تغییر دهند ولی احتمال انکه دنیا انها را تغییر دهد بیشتر است

4

انسان های قوی همیشه پیروز نمیشوند ولی انسان های پیروز همیشه قویند

5

از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر                  یادگاری که در این گنبد دوار بماند

6

روزی شاگردی از استادش پرسید عشق یعنی چی؟استاد گفت به جنگل برو و بلندترین درخت را برای من بیاور وتو بعد از عبور از هر ترختی حق بازگشت نداری شاگرد به جنگل رفت و به هر درختی که رسید گفت شاید بعدی بلندتر باشد و از ان گذشت و در پایان هیچ نیافت استاد گفت عشق یعنی این.شاگرد گفت ازدواج یعنی چی؟استاد گفت به مزرعه برو و بهترین خوشه ی گندم را بیاور این بار شاگرد با خاطره ی قبلی اولین خوشه ای را که دید باخود اورد واستاد گفت ازدواج یعنی این!!!!!!!!

 

7

در طواف شمع می گفت این سخن پروانه ای                  سوختم از اشنایان ای خوشا بیگانه ای

8

اگر در زندگی ات جرئت عاشق بودن نداری لااقل شعور معشوقه بودن را داشته باش

9

تا از جانب معشوق نباشد کششی             کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

10

نزدیک عید بود و همه ی مردم مشغول بودند دخترک پشت مغازه ی عروسک فروشی ایستاده بود و داشت به عروسک نه چندان گرانی نگاه میکرد اما میدانست که نمی تواند ان را بخرد.زنی از کنار ان رد شد و چند دقیقه بعد برگشت و عروسک را دست دخترک داد و گفت این هم از ان عروسکی که تو می خواستی.دخترک خندان گفت این مال من است؟ان زن گفت اره.دخترک گفت خانم شما خدا هستید/ زن گفت نه دخترم من بنده ی خدا هستم دخترک گفت:کفتم با خدا یک نسبتی دارید

 

 

 

[ شنبه 20 فروردين 1390برچسب:, ] [ 15:0 ] [ مریم ]
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

حرف های هست برای (نگفتن) حرف هایی که هرگز سر به (ابتذال گفتن) فرود نمی اورد و سرمایه ی ماورایی هر کس به اندازه ی حرف هایی هست که برای نگفتن دارد و خدا برای نگفتن حرف های زیادی برای نگفتن دارد هر کس به اندازه ایی که احساسش می کنند(هست) هر کس را نه بدان گونه که(هست)احساس می کنند بدان گونه که (احساسش)می کنند هست دکتر شریعتی
امکانات وب

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 78
تعداد نظرات : 267
تعداد آنلاین : 1


document.write(""+"<"+"/sc"+"rip"+"t>");

كد تصوير تصادفی

جاوا اسكریپت

.



قالب میهن بلاگ

download

قالب بلاگ اسکای

اخلاق اسلامی